محل تبلیغات شما


410 - شعرشناسی ملا نصر الدین

Image result for ‫ملا نصر الدین و مُرده بدهکار‬‎

امیرشهر قصیده ای گفت و  به ملا خواند. ملا گفت: خوب نیست. امیر رنجیده شده ملا را حبسکرد. یک شب و روز او را گرسنه نگاهداشت. موقع دیگر امیر قصیده ای برایش خواندهتصدیق خواست. ملا جواب نداده برخاست. امیر پرسید: کجا میروی؟ ملا گفت: زندان




398 - ملا نصر الدین و اشتباه کله پز

397 - ملا نصر الدین و طمع او

396 - ملا نصر الدین و خر دانا

ملا ,امیر ,قصیده ,شعر ,ای ,شناسی ,410 شعر ,ملا گفت ,نصر الدین ,قصیده ای ,شناسی ملا

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پنجره UPVC | شرکت تولید پنجره UPVC پنجره دوجداره commingthinkcerp begnotomeals ثبت شرکت - ثبت برند - ثبت فوری شرکت فروشگاهی برای همه |خرید اینترنتی اولین موسسه "بادکنک آرایی""Balloon" در ایران Garry's receptions اطلاعات عمومی ایمنی و بهداشت manstomzofen جملات زیبا ، جملات دلتتگی ، جملات ناب