392 - ملا نصر الدین و شفایعاجل شاعر
شاعرینزد ملا آمده گفت: چندی است دل درد گرفته ام. مانند آنکه چیزی روی دلم مانده باشد.ملا پرسید: تازه شعری ساخته ای که برای کسی نخوانده باشی؟ شاعر گفت: بلی. ملا گفت:بخوان. شاعر قصیدهً متولی خواند. در آخر ملا گفت:
گمان دارم با خواندن قصیده شفایافته باشی.
ملا ,شاعر ,شفای ,عاجل ,الدین ,نصر ,شفای عاجل ,392 ملا ,ملا گفت ,و شفای ,عاجل شاعر
درباره این سایت