427 - ملا نصر الدین و قیافه زنش
ملابا زن بد قیافه خود نزاع کرده خوابید. زن آینه را برداشته روی خود را نگریسته و بهتصور اینکه ملا در خواب است، درد و دل کنان می گفت: اگر خوشرو بودم این اندازه رنجنکشیده و از شوهر نامهربانی نمی دیدم. و آهسته گریه می کرد. ملا که این حال را دید،شروع کرد به های های گریه کردن. زن برخاسته و گفت: ملا، شما را چه می شود؟ ملا جوابداد: به حال زار خود گریه می کنم. زیرا تو فقط یک دفعه صورت خود را در آینه دیدی وبه گریه افتادی، من که چند وقت است پی در پی ترا می بینم و معلوم نیست تا چه وقت همباید ترا ببینم، چطور به روزگار خود گریه نکنم.
درباره این سایت