420 - تاًسف ملانصر الدین
ملادر کنار حوضی ایستاده بود و آه می کشید. یکی از دوستان سبب آه کشیدنش را پرسید.گفت: مگر نمی دانی زن اول من در این حوض غرق شد. دوستش گفت: حالا که زن زیبا ودارائی نصیبت شده دیگر چه غم داری؟ ملا جواب داد: برای این آه می کشم که او میل بهآببازی ندارد.
درباره این سایت